یادگیری زبان انگلیسی

یادگیری زبان انگلیسی

در این وبلاگ میتوانید زبان انگلیسی را بیاموزید
یادگیری زبان انگلیسی

یادگیری زبان انگلیسی

در این وبلاگ میتوانید زبان انگلیسی را بیاموزید

اصطلاحات شماره 8

be the spitting image of somebody
مثل سیبی که از وسط نصف شده باشد

blue-eyed boy
عزیز دردانه


call a spade a spade
رک و پوست کنده صحبت کردن

carpet picnic
بساط خوراکی ها و تنقلات را روی فرش اتاق پهن کردن

eat somebody out of house and home
یخچال و خوراکی های خانه کسی را غارت کردن

eavesdrop
استراق سمع

field trip
گردش علمی - سفر علمی

give somebody a buzz/get a buzz out of something
بسیار لذت بخش بودن

grease somebody's palm
رشوه دادن

Hotchpotch
شیر تو شیر-شلم شوربا

i owe you one
من بهت بدهکارم

put the cat among the pigeons
فتنه راه انداختن

take french leave

بدون اجازه از محل کار غیبت کردن



منبع
new approac to teaching idiomatic expressions and slang

اصطلاحات شماره 7

Bonehead
احمق - کودن


Dig in

با ولع خوردن


Foolproof

بدون نقص


Hit the books

سخت درس خواندن


Kill the clock

وقت کشی کردن


Lie low

آفتابی نشدن


Once in a blue moon

خیلی بندرت


One hell of

عجوبه – خیلی عالی


Somebody’s/something’s days are numbered

روزهای زندگی اش رو به پایان است


Stick’em up/stick up

سرقت کردن


Take your pick

هر کدام را که میخواهی انتخاب کن


منبع
new approac to teaching idiomatic expressions and slang

اصطلاحات شماره 6

act of God
بلایای طبیعی

face the music
هر کی خربزه می خوره پای لرزش هم میشینه

feel free
هر جور راحتی

give somebody a blank check
اختیار تام به کسی دادن

give somebody your word
قول شرف می دهم

have a magic touch
مهارت خارق العاده در کاری داشتن

learn something the hard way
چیزی را از طریق تجربه ی تلخ یاد گرفتن

make someone's day
کسی را بسیار خوشحال کردن

people will talk
مردم حرف در میارن

snitch on somebody
چغولی کردن

suit yourself

از خودتون پذیرایی کنید



منبع
new approac to teaching idiomatic expressions and slang

اصطلاحات شماره 5

a bad hair day
موهای ژولیده شده

be in the black
حساب بانکی پر از پول داشتن

blow somebody off
کسی را تحویل نگرفتن

get out of bed on the wrong side
از دنده چپ بیدار شدن

have a smart mouth
حاضر جواب بودن

head over heels
عمیقا عاشق بودن

it has my name on it
برای من ساخته شده است

keep up with the Joneses
چشم و هم چشمی کردن

teacher's pet
نور چشم معلم

throw a monkey wrench in the works

چوب لای چرخ کسی گذاشتن



منبع
new approac to teaching idiomatic expressions and slang

اصطلاحات شماره 4

a soft touch
آدم ساده لوح که به راحتی می توان از او پول گرفت

at eleventh hour
آخرین لحظه

eighty-six somebody
از شر کسی خلاص شدن

have had it
دیگه طاقت ندارم

have it in for somebody
تلافی کردن

hit the road
ترک کردن

keep a low profile
آفتابی نشدن

lose it
از کوره در رفتن

make ends meet
امرار معاش کردن

wet behind the ears

دهانش بوی شیر میدهد


منبع
new approac to teaching idiomatic expressions and slang

اصطلاحات شماره 3

Give somebody the third degree
سوال پیچ کردن


Hit the sack
خوابیدن


It hits the fan
اوضاع خراب شدن


Stick out like a sore thumb
مثل گاو پیشانی سفید


Dot the l’s and cross the t’s
مو به مو بررسی کردن


Give me a break
چاخان نکن


Get a kick out of something
لذت بردن


Have a visit from the stork
بچه دار شدن


Skip town
جیم شدن


Wouldn’t be caught dead
نمیمیرم که – اتفاقی نمیفته


Cut one’s teeth(on)
تجربه کسب کردن


Be on the wagon
لب به مشروب نزدن-غیر الکلی


On the line
از دست دادن

Pull the plug on something
جلوگیری کردن-مانع شدن


Crystal clear
کاملا واضح و روشن


Take a walk down memory lane
یادی از خاطرات گذشته کردن


A ball park figure
حساب سرانگشتی


You can say that again
باهات موافقم


A rule of thumb
عرف-قانون


Be all thumbs

دست و پا چلفتی


منبع
new approac to teaching idiomatic expressions and slang

اصطلاحات شماره 2

have a nerve
پر رو و گستاخ بودن

get on somebody's nerves
رو اعصاب کسی راه رفتن

take something with five-finger discount
از مغازه جنس بلند کردن

game
اهلش بودن

put somebody away
کسی را زندانی کردن

be thrown in at the deep end/get thrown into the deep end
کار را به غیر اهلش سپردن

take a rain check
به وقت دیگری موکول کردن

go Dutch with
دانگی حساب کردن-هزینه ها را به طور مساوی تقسیم کردن

give somebody/something two thumbs up
مورد تایید قرار دادن

a dime a dozen
صد تا یه غاز

the real McCoy
جنس اصل

con-artist
شیاد

the tip of the iceberg
اول مسئله است

end in tears
عاقبت بد

do time
زندانی کشیدن

on the house
به خرج کسی بودن

lie through one's teeth
مثل ریگ دروغ گفتن

greasy spoon
رستوران کثیف و درجه 3

kickback
رشوه-حق الحساب

catch-22

گره کور-مشکل حل نشدنی


منبع
new approac to teaching idiomatic expressions and slang

اصطلاحات شماره 1

five o'clock shadow
ته ریش

get cute with
سر کسی را شیره مالیدن

get off to a bad/good start
روز بد/خوبی را شروع کردن

get on the wrong side of somebody
جنبه ی بد کسی را دیدن

god forbid
خدای نکرده

go for a spin
چرخ زدن

hard-and-fast rules
قوانین و مقررات سفت و سخت

have finger in every pie
قدرتمند و با نفوذ بودن

have a green thumb
مهارت در باغبانی داشتن

knock'em dead
متعجب کردن

look what the cat's dragged in!
سر و وضع عجیب داشتن

make the big time
موفقیت بزرگ بدست آوردن

mark my words
به حرفام میرسی

next of kin
خویشاوند نزدیک

not sleep a wink
از بی خوابی پلک روی پلک نگذاشتن

paint the town red
خوش گذرانی کردن

take-out
غذای بگیر و ببر

the salt of the earth
فرد صادق و بسیار خوب

tv dinner

شام آماده یا حاضری


منبع
new approac to teaching idiomatic expressions and slang

صفات ملکی

برای نشان دادن مالکیت شی نسبت به انسان از صفات ملکی استفاده میشود و این کلمات همیشه قبل از اسم بکار می روند

My
Your
His
Her
Its
Our
Your
Their

مثال:
من هر روز موی سرم را شانه میکنم
I comb my hair every day

نکته:کلمه own چنانچه بعد از صفت ملکی بکار رود مالکیت را تاکید می کند

این اتومبیل مال من است(تاکید ندارد)
This is my car
این اتومبیل خود من است(تاکید دارد) This is my own car




منبع
تست و گرامر انگلیسی عباس فرزام

نگاه اجمالی بیندازید

وقتی که در یک متن دنبال اطلاعات خاصی هستید؛
مجبور نیستید تمام لغات رو بخونید ؛
بلکه سریع تمام متن رو نگاه کنید تا اون مطلبی رو که دنبالش هستید پیدا کنید؛
به این کار scanning گفته میشود


منبع
select readings by linda lee,erik gundersen