⭐️Have ants in your pants :
To be so excited or full of energy that you are unable to sit or stand still.
1. let the cat out of the bag.
بند را آب دادن، از دهان کسی در رفتن.
2. he stammers.
زبانش می گیرد.
3. i insisted on him very much.
زبانم مو درآورد.
4. he hung his lip.
سیبیلش آویزان شد.
5. i feel dizzy.(my head swims)
سرم داره گیج میره.
6. a blush mounted to her face.
صورتش گل انداخت.
7. odd or even?
طاق یا جفت؟
8. the fathers have eaten sour grapes and the children's teeth are set on edge.
ظلم ظالم، بنیاد خود ظالم را میکند. ظالم همیشه خانه خراب است.
9. this is a fine kettle of fish.
عجب خر تو خریه. عجب گیری کردیم.
10. the prayer has been granted.
دعا مستجاب شده است.
11. i was over-thrilled.
ذوق زده شدم.
12. stick one's neck.
زبان درازی کردن.
13. Don't bite off more than you can chew.
لقمه بزرگ تر از دهانت برندار.
فایل صوتی
.https://s18.picofile.com/file/8434024668/idiom_130.mp3.html
1) Your behavior is quite out of line. That’s the end. Shape up, or ship out.
رفتار دیگه قابل تحمل نیست (از حد خودت خارج شدی) دیگه تمام شد یا خودت را درست کن (اصطاح کن) یا از اینجا برو بیرون.
توضیح: «از اینجا» در جمله فوق اشاره به محل های مختلفی مانند محیط کار، کلاس درس، محل برگزاری جشن یا محل های دیگری می باشد. به چند مثال همراه با لغت «Behavior» توجه فرمایید. |
1-1) Your behavior was completely inappropriate.
رفتار شما کاملا ناشایست (بی مورد) بود.
توضیح: در جواب به عنوان عذرخواهی می توان از جمله زیر استفاده کرد. |
1-2) I am sorry for my undignified behavior.
از رفتار ناشایست (غیر محترمانه) خودم عذر می خواهم.
1-3) Behave yourself; I have a reputation to protect.
مواظب رفتارت باش. من اینجا آبرو دارم.
1) Be reasonable;
منطقی باش؛
1-1) That’s not a reasonable excuse for being absent.
این یک عذر موجه برای غیب کردن نیست.
1-2) I though you could act like a reasonable man, but obviously I was wrong.
فکر کردم می توانی مثل یک آدم منطقی عمل کنی، ولی معلوم شد که اشتباه کردم (از حٌسن نظر من سو استفاده کردی)
1-3) Be reasonable; you can’t always have what you want.
(یک مقدار) منطقی باش، نمیشه که همیشه هر چی می خواهی داشته باشی (بدست بیاوری).
1-4) Why are you so unreasonable?
چرا اینقدر بی انصافی (انصاف داشته باش)؟
Mood - حالت، حوصله ، خلق
1) He makes you laugh your head off.
از خنده روده برت می کند.
توضیح: در توصیف فردی است که به نظر گوینده فوق العاده شوخ و بامزه می باشد و با حرکاتش (یا بیانش) باعث شادی و خنده می شود. از عبارت زیر نیز بعنوان مترادف می توان نام برد: |
1-1) He is hilarious
او فوق العاده شوخ است.
2) This is an opportunity of a life-time.
این موقعیت بسیار عالیه (در هر مورد خاصی که هست).
1- خودم را به آب و آتش زدم تا این کار را انجام بدم.
I went through fire and water to do it.
2- او و مادر زنش آبشون تو یک جوی نمیرود.
He does not hit it off with his mother-in-law.
3- آدم آب زیرکاهی است.
He is as slippery as an ell.
4- هیچ وقت آب خوش از گلوم پایین نرفت.
I never had a carefree moment.
5- دهانم را آب انداخت.
It made my mouth water.
ادامه مطلب ...