-
اصطلاحات شماره 13
16 - اردیبهشتماه - 1390 09:59
be a house hold name شخصی که نامش بر سر زبان هاست be itching to do something میل وافری به انجام کاری داشتن car pool چند سرنشین با یک اتومبیل به سر کار رفتن deadhead مسافر یا تماشاچی با یک بلیط رایگان have a screw loose یک تخته اش کم است lame duck president/ administration etc. دولت یا زمامداری که دوره زمامداری او به...
-
اصطلاحات شماره 12
16 - اردیبهشتماه - 1390 09:58
be rolling in it پولدار بودن catch some Z's خوابیدن get back at somebody تلافی کردن get carried away کنترل خود را از دست دادن have friends in high places دوستان مهم و با نفوذ داشتن make it up to somebody جبران کردن make up stories دروغ گفتن never-never land مدینه فاضله pop the question درخواست ازدواج کردن ten مرد یا...
-
اصطلاحات شماره 11
16 - اردیبهشتماه - 1390 09:58
be thin on top/go thin on top کم مو call in sick غیبت از محل کار را با تلفن اطلاع دادن camera shy ترس از عکس گرفتن catcall هو کردن don't mess with someone با کسی در نیفت - کسی را عصبانی نکن hide a bed مبل تختخوابشو jet lag خستگی و کوفتگی ناشی از پرواز play it by ear هر چه پیش آید roll out the red carpet/give somebody...
-
اصطلاحات شماره 10
16 - اردیبهشتماه - 1390 09:57
as quick as a flash به سرعت - مثل برق be cut out for برای کاری ساخته شدن be on edge عصبی بودن between the evil and the deep blue sea نه راه پس و نه راه پیش داشتن every dog has its day بالاخره شانس هم در خانه ما را می زند sell someone out به کسی خیانت کردن shanty town حلبی آباد sidekick دستیار - وردست stand up guy آدم...
-
اصطلاحات شماره 9
16 - اردیبهشتماه - 1390 09:57
Be devil’s advocate کسی که در بحث ها به عمد جبهه مخالف را میگیرد Be on easy street وضع مالی روبراه Break the ice شیرینی خوران Crank caller مزاحم تلفنی Double jeopardy کسی را برای جرمی دوباره به دادگاه احضار کردن Eat humble pie به اشتباه خود اعتراف کردن Let’s shop till we drop تا جایی که توان داریم خرید کنیم New money...
-
اصطلاحات شماره 8
16 - اردیبهشتماه - 1390 09:56
be the spitting image of somebody مثل سیبی که از وسط نصف شده باشد blue-eyed boy عزیز دردانه call a spade a spade رک و پوست کنده صحبت کردن carpet picnic بساط خوراکی ها و تنقلات را روی فرش اتاق پهن کردن eat somebody out of house and home یخچال و خوراکی های خانه کسی را غارت کردن eavesdrop استراق سمع field trip گردش علمی...
-
اصطلاحات شماره 7
16 - اردیبهشتماه - 1390 09:56
Bonehead احمق - کودن Dig in با ولع خوردن Foolproof بدون نقص Hit the books سخت درس خواندن Kill the clock وقت کشی کردن Lie low آفتابی نشدن Once in a blue moon خیلی بندرت One hell of عجوبه – خیلی عالی Somebody’s/something’s days are numbered روزهای زندگی اش رو به پایان است Stick’em up/stick up سرقت کردن Take your pick هر...
-
اصطلاحات شماره 6
16 - اردیبهشتماه - 1390 09:56
act of God بلایای طبیعی face the music هر کی خربزه می خوره پای لرزش هم میشینه feel free هر جور راحتی give somebody a blank check اختیار تام به کسی دادن give somebody your word قول شرف می دهم have a magic touch مهارت خارق العاده در کاری داشتن learn something the hard way چیزی را از طریق تجربه ی تلخ یاد گرفتن make...
-
اصطلاحات شماره 5
16 - اردیبهشتماه - 1390 09:56
a bad hair day موهای ژولیده شده be in the black حساب بانکی پر از پول داشتن blow somebody off کسی را تحویل نگرفتن get out of bed on the wrong side از دنده چپ بیدار شدن have a smart mouth حاضر جواب بودن head over heels عمیقا عاشق بودن it has my name on it برای من ساخته شده است keep up with the Joneses چشم و هم چشمی کردن...
-
اصطلاحات شماره 4
16 - اردیبهشتماه - 1390 09:55
a soft touch آدم ساده لوح که به راحتی می توان از او پول گرفت at eleventh hour آخرین لحظه eighty-six somebody از شر کسی خلاص شدن have had it دیگه طاقت ندارم have it in for somebody تلافی کردن hit the road ترک کردن keep a low profile آفتابی نشدن lose it از کوره در رفتن make ends meet امرار معاش کردن wet behind the ears...
-
اصطلاحات شماره 3
16 - اردیبهشتماه - 1390 09:55
Give somebody the third degree سوال پیچ کردن Hit the sack خوابیدن It hits the fan اوضاع خراب شدن Stick out like a sore thumb مثل گاو پیشانی سفید Dot the l’s and cross the t’s مو به مو بررسی کردن Give me a break چاخان نکن Get a kick out of something لذت بردن Have a visit from the stork بچه دار شدن Skip town جیم شدن...
-
اصطلاحات شماره 2
16 - اردیبهشتماه - 1390 09:53
have a nerve پر رو و گستاخ بودن get on somebody's nerves رو اعصاب کسی راه رفتن take something with five-finger discount از مغازه جنس بلند کردن game اهلش بودن put somebody away کسی را زندانی کردن be thrown in at the deep end/get thrown into the deep end کار را به غیر اهلش سپردن take a rain check به وقت دیگری موکول کردن...
-
اصطلاحات شماره 1
16 - اردیبهشتماه - 1390 09:52
five o'clock shadow ته ریش get cute with سر کسی را شیره مالیدن get off to a bad/good start روز بد/خوبی را شروع کردن get on the wrong side of somebody جنبه ی بد کسی را دیدن god forbid خدای نکرده go for a spin چرخ زدن hard-and-fast rules قوانین و مقررات سفت و سخت have finger in every pie قدرتمند و با نفوذ بودن have a...
-
صفات ملکی
16 - اردیبهشتماه - 1390 09:38
برای نشان دادن مالکیت شی نسبت به انسان از صفات ملکی استفاده میشود و این کلمات همیشه قبل از اسم بکار می روند My Your His Her Its Our Your Their مثال: من هر روز موی سرم را شانه میکنم I comb my hair every day نکته:کلمه own چنانچه بعد از صفت ملکی بکار رود مالکیت را تاکید می کند این اتومبیل مال من است(تاکید ندارد) This is...
-
نگاه اجمالی بیندازید
16 - اردیبهشتماه - 1390 09:38
وقتی که در یک متن دنبال اطلاعات خاصی هستید؛ مجبور نیستید تمام لغات رو بخونید ؛ بلکه سریع تمام متن رو نگاه کنید تا اون مطلبی رو که دنبالش هستید پیدا کنید؛ به این کار scanning گفته میشود منبع select readings by linda lee,erik gundersen
-
استنباط کنید
16 - اردیبهشتماه - 1390 09:37
وقتی که یک حقیقتی در متن بیان میشه؛ شما میتوانید از آن برداشت و استنباط های خودتونو داشته باشید؛مثال: Mr.brown owns 168 restaurants. آقای براون 168 رستوران دارد که از این عبارت میتوان برداشت های زیر را داشت: He is probably very busy او احتمالا خیلی سرش شلوغ است He has a lot of employees او کارمندان زیادی دارد منبع...
-
نگاه کلی
15 - اردیبهشتماه - 1390 20:03
Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA قبل از اینکه شروع به خواندن متنی بکنید ؛اول بطور سطحی و کلی به متن نگاه کنید تا منظور متن را متوجه شوید هنگام انجام این کار به سه امر مهم دست پیدا می کنید: _1موضوع متن را متوجه می شوید _2به دانش قدیمی خود در مورد متن حاضر مراجعه می کنید _3از خودتون درباره متن سوالاتی...
-
لغاتی را که بیشتر از یک معنا دارند را بشناسید و یاد بگیرید
15 - اردیبهشتماه - 1390 20:02
Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA بسیاری از لغات در زبان انگلیسی بیشتر از یک معنا دارند؛ ممکن است که شما معنی یک لغت را بدانید اما اون معنا در جمله مورد نظر هیچ مفهومی نداشته باشد.بنابراین از روش قبلی(پیدا کردن معنا بوسیله ی سر نخ ها در متن) استفاده کنید بطور مثال اگر شما به لغت run در دیکشنری نگاه کنید؛30...
-
از سرنخ های متن استفاده کنید
15 - اردیبهشتماه - 1390 20:01
Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA قرار نیست شما معنای تک تک لغات موجود در متن رابدانید شما می توانید معنی کلی لغتی را که نمی دانید با توجه به متن حدس بزنید به لغات و جملات قبل و بعد آن کلمه دقت کنید و با توجه به آنها معنی لغت را حدس بزنید مثال Gardner stayed awake for 264 hours. that's eleven days and...
-
چطور با خواندن، انگلیسی خود را تقویت کنیم؟
15 - اردیبهشتماه - 1390 15:05
سریع خوانی معمولاً افراد هنگام مطالعهی یک متن (مثلاً یک روزنامه) سعی میکنند با حداقل تلاش و حداکثر سرعت به مضمون اصلی مطلب پی ببرند. شاید بتوان این استراتژی را «سریع خوانی» نامید. در این استراتژی مغز تلاش میکند تا جای ممکن کلمات کمتری را بخواند و تنها کسری از ثانیه روی هر کلمه توقف میکند. ممکن است زبانآموزان نیز این...
-
چرا باید ورودی شما جالب و سرگرمکننده باشد؟
15 - اردیبهشتماه - 1390 15:04
استمرار مطالعه خواندن یک کتـاب یا متن خسته کننده بـرای یادگیری زبان انگلیسی نمیتواند فکر خوبی باشد. شما بـا انجام این کار تنها یک متن خستهکننده نمیخوانید، بلکه متنی میخوانید که درک آن سخت است. هیچ کس نمیتواند به مدت طولانی این شکنجه (!) را تحمل کند. اگر شما از انگیزهی بالایی هم برخوردار باشید، شاید بتوانید به مدت چند...
-
چرا نباید انگلیسی را بر اساس قواعد دستوری بیاموزید؟
15 - اردیبهشتماه - 1390 15:04
یادگیری بر اساس قواعد دستوری (گرامری) دو نقطه ضعف عمده دارد: به خاطر سپردن یک قاعدهی دستوری مشکل است. این فرایند بسیار مصنوعی است؛ درست مثل به خاطر سپردن یک شعر است. این بسیار راحتتر است که چند جملهی نمونه بخوانید و بقیهی کارها را به عهدهی مغز خود بگذارید. به کار بردن یک قاعدهی گرامری بسیار وقتگیر است. شما اول باید آن...
-
ورودی - وارد کردن انگلیسی در ذهن
15 - اردیبهشتماه - 1390 15:04
ورودی چیست؟ بطور خلاصه میتوان گفت ورودی یعنی «جملاتی که شما آنها را میخوانید یا میشنوید». ورودی برعکس خروجی است، که به معنای «ساختن جملات هنگام نوشتن یا صحبت کردن» است. مدل فراگیری زبان آیا تا کنون به این نکته دقت کردهاید که چگونه میتوانید اینقدر راحت به زبان مادریتان صحبت کنید؟ وقتی میخواهید چیزی بگویید جملات و...
-
چگونه تلفظ انگلیسی را فرا بگیریم؟
15 - اردیبهشتماه - 1390 15:03
1- اصوات انگلیسی را بیاموزید در زبان انگلیسی اصواتی وجود دارند که در کمتر زبانی یافت میشوند. بعنوان مثال اولین صوت موجود در لغت thin یا اولین صوت در لغت away به ندرت در زبانهای دیگر شنیده میشوند. بنابراین شما باید: 1- همه ی اصوات انگلیسی را بشناسید. 2- دقت کنید که آنها چگونه در کلمات و جملات واقعی به گوش میرسند. 3-...
-
فراگیری تلفظها
15 - اردیبهشتماه - 1390 15:03
چرا فراگیری تلفظ برای زبان آموزان الزامیست؟ اولین تأثیرگذاری وقتی که به انگلیسی صحبت میکنید، تلفظ شما قطعاً اولین (و مهمترین) چیزی است که افراد به آن توجه میکنند (و نه ساختارهای گرامری و لغاتی که بکار میبرید). هنگامی که با کسی ملاقات میکنید و یکی دو جملهی انگلیسی به زبان میآورید، فکر میکنید که او بیشتر به چه چیزی توجه...
-
چگونه از ارتکاب اشتباه در انگلیسی پرهیز کنیم؟
15 - اردیبهشتماه - 1390 15:03
زبان آموزان اغلب مرتکب اشتباه میشوند و با تکرار اشتباهات آنها را تقویت میکنند. برای پرهیز از این اشتباهات لازم است نکات زیر را همواره بخاطر داشته باشید: 1- از زبان ساده استفاده کنید. بعضی از مبتدیها تلاش میکنند از جملات پیچیده (مثلاً با استفاده از زمان حال کامل یا جملات شرطی) در نوشتار یا گفتارشان استفاده کنند و بدین...
-
از اشتباهات پرهیز کنید
15 - اردیبهشتماه - 1390 15:02
با نوشتن یا صحبت کردن ممکن است به انگلیسیتان لطمه بزنید چگونه تمرین میتواند به انگلیسی شما لطمه بزند؟ اگر از دیگران بپرسید: «چگونه میتوانم یاد بگیرم که بهتر انگلیسی صحبت کنم؟»، بسیاری از آنها خواهند گفت: «تا میتوانی انگلیسی حرف بزن و بنویس.» تمام کلاسهای زبان پر از فعالیتهایی است که شامل صحبت کردن و نوشتن است. وقتی...
-
چطور از دیکشنری استفاده کنیم؟
15 - اردیبهشتماه - 1390 15:02
وقتی که یک لغت جدید را در دیکشنریتان جستجو میکنید، یک علامت تیک (√) در کنار آن قرار دهید. در این صورت میتوانید هر موقع که به صفحهای «تیکدار» مراجعه میکنید، نگاهی سریع به کلمهی مورد نظر بیندازید تا ببینید آیا میتوانید معنی آن را بخاطر بیاورید. به این ترتیب لغات آموخته شده همیشه جلوی چشمان شما خواهند بود. هنگامیکه در یک...
-
یک دیکشنری خوب چه ویژگیهایی دارد؟
15 - اردیبهشتماه - 1390 15:02
هنگامیکه صحبت از دیکشنری به میـان می آید، افـراد اغلب بـه یک دیکشنری دو زبانه، مثلاً انگلیسی به فارسی، فکر می کنند. اما باید بدانید که بهترین دیکشنری برای زبان آموزها، دیکشنری تک زبانه یا انگلیسی به انگلیسی است. البته منظور ما این نیست که نباید از دیکشنری انگلیسی به فارسی استفاده کنید، بلکه منظور این است که تأکید اصلی...
-
تهیه یک دیکشنری خوب
15 - اردیبهشتماه - 1390 15:01
چرا شما به یک دیکشنری خوب نیاز دارید؟ اگر شما یک دیکشنری خوب تهیه کنید، از بیشتر زبانآموزهای دیگر جلو زدهاید! شاید این باور نکردنی به نظر بیاید، ولی بیشتر افراد برای خرید یک دیکشنری به یک کتابفروشی میروند و اولین دیکشنری را که ببینند خریداری میکنند. این یک اشتباه بزرگ است! یک دیکشنری بد دیر یا زود شما را با مشکل...