ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
جملات رایج انگلیسی در مورد غذاها و وعده های غذایی
Foods & Meals
در این پست اصلاحات و جملات کاربردی انگلیسی در مورد غذا ها و وعده های غذایی آمده است.
1- من غذاهای ایتالیایی را دوست دارم.
I like Italian food.
2- معمولاً روزی دو وعده غذا می خوریم.
We normally eat two meals a day.
3- خوراک مرغتان فوق العاده لذیذ بود.
Your chicken dish was absolutely delicious.
توضیح: foodبه معنای غذا(بطور کلی)، mealبه معنای وعده غذا و dishبه معنای خوراک می باشد.
4-معمولاً صبحانه مفصلی می خورم.
I usually have a big breakfast.
5- بیا برای نهار به همبرگر فروشی جدید برویم.
Let’s go to the new hamburger place for lunch.
6- وقت شام است.
It’s time for dinner.
7- منظور از brunchوعده غذایی است که (معمولاً روزهای تعطیل) بین صبحانه و ناهار و به جای هر دو خورده می شوداین کلمه از ترکیب دو کلمه breakfastو lunchساخته شده است.
We usually have brunch on Fridays.
8- منظور غذای مختصری است که اوائل شب خورده می شود.
It’s 7.00. It’s time for supper.
9- خیلی گرسنه ام. غذای مختصری بخوریم.( منظور غذای مختصری است که بین دو وعده غذا خورده می شود.)
I’m starving. Let’s have a snake./ Let’s have bite.
10- بچه هایم خیلی هله هوله می خورند.(بستنی، پفک،لواشک، شکلات و غیره)
My kids eat lots of junk food.
11- پبش غذا سوپ گوجه فرنگی و سالاد کلم است.
The appetizers/ starters are tomato soup and coleslaw.
12- برای غذای اصلی چه میل دارید؟(در رستوران)
What would you like for the main course?
13- برای دسر چه دارید/داریم؟
What’s for dessert?
14- غذای ایرانی چرب و پر حجم است.
Iranian food is fatty and filling.
15- غذایی که شما می خورید سنگین و چرب است.
The food you eat is heavy and greasy.
16- غذای ایتالیایی پر نشاسته است.
Italian food is starchy.
17- وقتی که در ژاپن بودم، غذای دریایی فراوانی خوردم.
When I was in Japan, I ate lots of seafood.
irlanguage.com