ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
حتما به ذهن شما هم خطور کرده که ببینید “پدر زن شوهر عموی عمه ی خاله بزرگ جان مادر بزرگ مادری” تون به زبان انگلیسی چی میشه! خب پس با ما همراه باشید.
مثلا در فارسی عمو و دایی دو شخصیت کاملا مجزا و منفک از هم هستند که به هیچ وجه قابل قاطی شدن با هم نیستن، اما تو انگلیسی فقط کلمه ی معادل uncle رو واسه این دو داریم. یا مشابه های دیگر.
پسر |
مادر |
پدر |
والدین |
نا برادری – برادر خوانده |
خواهر |
برادر |
دختر |
نا برادری – برادر خوانده |
نا مادری – مادر خوانده |
نا پدری – پدر خوانده |
نا خواهری – خواهر خوانده |
مادر بزرگ |
پدر بزرگ |
پدر بزرگ و مادر بزرگ |
ناخواهری – خواهر خوانده |
نوه – پسر پسر – پسر دختر |
نوه |
Great grandmother مادر جد |
Great grandfather پدر جد |
عموزاده – دایی زاده – عمه زاده – خاله زاده |
عمو – دایی – شوهر عمه – شوهر خاله |
عمه – خاله – زن دایی – زن عمو |
نوه – دختر دختر – دختر پسر |
خواهر زن – خواهر شوهر – جاری – زن برادر زن |
برادر شوهر – برادر زن – باجناق |
پسر خواهر یا برادر – پسر برادر زن و خواهر شوهر |
دختر برادر یا خواهر |
دوقلو |
Only-child تک فرزند |
مادر زن – مادر شوهر |
پدر زن – پدر شوهر |
شوهر |
زن |
دوست دختر |
دوست پسر |
Ex-girlfriend دوست دختر سابق |
دوست پسر سابق |
شوهر سابق |
زن سابق |