ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
همیشه روش صحیح و سازنده
استفاده از دیکشنری و انتخابشان سؤال خیلی از ماست. در این مقاله جناب
آقای علی کردستی (عضو رسمی اتحادیه آموزش زبان اروپا) با بایدها و
نبایدهای استفاده از دیکشنری در یادگیری زبانهای خارجی، مباحث جالبی را
پیشروی شما قرار داده است.
همه ما چند کتاب مرجع با عنوان دیکشنری به اشکال مختلف تکزبانه، دوزبانه و
چندزبانه در انواع و اندازه های مختلف در منزل، محل کار، کامپیوتر و حتی
تلفن همراه خود داریم ولی روش صحیح و سازنده استفاده از دیکشنری و
انتخابشان سؤال خیلی از ماست. در این مقاله جناب آقای علی کردستی
(عضو رسمی اتحادیه آموزش زبان اروپا) با بایدها و نبایدهای استفاده از
دیکشنری در یادگیری زبانهای خارجی، مباحث جالبی را پیشروی شما قرار داده
است.
اجبار و اصرار ما به استفاده از دیکشنری به زمانی برمی گشت که دسترسی
آسان به اطلاعات، کامپیوتر (فایلهای صوتی یا تصویری) و اینترنت وجود نداشت
یا بسیار دشوار بود؛ زمانی که حتی بسیاری از کتاب های آموزشی نوار کاست
یا فایل صوتی همراه نداشتند و بیشتر زبان آموزان دسترسی مستقیم (شنیداری)
به تلفظ طبیعی لغات در جمله ها نداشته و مجبور بودند با هزار زحمت تلفظ
درست را از روی علائم Phonetics پیدا کرده و آن را در تخیل خود شبیه سازی
کنند.
دیکشنریها در زمان خودشان کمک فراوانی هم به روند یادگیری و هم به حل کردن
خیلی از ابهامات در متون میکردند اما چیزی که در هر علمی وجود دارد این
است که باید با پیشرفت علوم و روشها همسو شویم و با تغییر علم، ما نیز
تغییر کنیم.
امروزه بسیاری از مقالات روز دنیا و تحقیقات در این زمینه به نحوه استفاده
از دیکشنری و وابستگی زبان آموزان به آن ایرادات جدی گرفته اند و دیگر
این کتاب های مرجع مثل سابق، جایگاه خود را در روش های جدید آموزشی
ندارد.
کسانی که زبان را با وابستگی به دیکشنریها بیاموزند، نمیتوانند جایگاه مناسبی برای لغات پیدا کرده و طبق آمار، آنها را به طور میانگین تا سه برابر سریعتر از افرادی که بدون دیکشنری به فراگیری پرداخته اند، فراموش میکنند.همانطور که همه ما زبان مادری را بدون استفاده از دیکشنری ها فرا گرفته ایم، لازم است بدانیم که در خیلی از موارد دیکشنری توانایی درک مطلب و مفهوم عمیق را از فرد میگیرد به این دلیل که خود دیکشنریها در خیلی از موارد مفهوم خوبی به شما نمیرسانند و بالطبع باعث سردرگمی بیشتر شما میشوند.
مثلا در قطعه ای شعر آمده که Make me sway، (یعنی مرا به ترنم و رقص وادار!) بعد سراغ دیکشنری میرویم تا مفهوم Sway را پیدا کنیم و متوجه میشویم که Sway یعنی to go from one side to another side، سپس نتیجه میگیریم که شاعر فرموده است: مرا مجبور کن از این طرف بروم آن طرف! یا به عبارت دیگر مرا سرگردان کن!
بعد از شعر انگلیسی سر در نیاورده و زده میشویم و آن را رها میکنیم! مثال بارز دیگر این است که برای هر لغت، در دیکشنری ها 4 تا 5 معنی متفاوت پیدا کرده و وقتی سعی در یافتن معنی درست داریم به 2 تا 3 لغت جدید دیگر در دل این تعاریف برمیخوریم و بعد از زمان محدودی متوجه میشویم که به جای تمرین خواندن، فقط دیکشنری ورق زدهایم و از این صفحه به آن صفحه پریدهایم بدون آنکه به درک مطلب درستی رسیده باشیم.
آیا میشود با دیکشنری در یک جلسه کاری نشست و صحبت کرد؟ آیا میشود به طرف مقابل گفت صبر کنید تا من معنی یک لغت را از دیکشنری پیدا کنم؟! آیا اصلا در فرایند یادگیری زبان مادری از دیکشنری مرتبا استفاده کردهایم؟! در پاسخ به این موارد متوجه میشویم که دیکشنری ها اول یا آخر باید کنار بروند! پس چه بهتر که زودتر این کار انجام شود تا ترک عادت در آینده موجب گرفتاری بیشتر نشود! لازم به ذکر است که جامعه علمی جهان نیز به این نتیجه رسیده و در دیکشنری های معروفی همچون آکسفورد و لانگمن، دیگر بیشتر روی بعد بازیها، سرگرمیها و تصاویر کار میشود تا سایر جنبه های سنتی.
راه حل جلوگیری از عادت کردن به دیکشنری ها این است که همیشه برای خواندن، ابتدا متن مناسب برای سطح علمی خود را انتخاب کنید و برای اینکه بتوانید متن مناسب خود را بیابید باید از سطح زبانی خود و تناسب آن با متن، مطلع باشید.
بهترین و علمی ترین راهی که شما بتوانید متنی مناسب با سطح خود را بیابید
این است که به شیوه 5 به یک عمل کنید. به این ترتیب که 5 خط از متنی که
انتخاب کردهاید را بخوانید و اگر در همان 5 خط (میانگین هر خط 12 کلمه
است) حداکثر 3 لغت جدید وجود داشت، متن مناسب است اما اگر بیش از 3 لغت
جدید در آن متن وجود داشت، متنی سنگین برای شما خواهد بود و از سوی دیگر
اگر یک لغت نامفهوم هم برای شما در آن 5 خط وجود نداشت، متن مورد نظر،
برایتان ساده است.