ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
این صندلی خیلی بزرگ است؛من روی این یکی خواهم نشست
That chair is too big, i will sit in this one.
آن پرتقال ها را نخرید؛این ها را بخرید
Don't buy those oranges,buy these ones
کلمه one در نقش ضمیر نامعین نیز بکار می رود؛مثال:
انسان باید سعی کند دروغ نگوید
One should try not to tell a lie
نکته مهم:کلمه one of به معنی (یکی از)چنانچه با اسم جمع مقدم بر ضمایر ربط who -that بکار رود فعلی که بعد از آنها بکار می رود جمع است؛مثال:
این یکی از دانشجویانی است که سخت کار می کنند
This one of those students who work hard
اهن یکی از آن مارهایی است که سم ندارند
This is one of those snakes that have no poison
منبع
تست و گرامر انگلیسی عباس فرزام
خیلی عالی بود . مرسی