be a house hold name
شخصی که نامش بر سر زبان هاست
be itching to do something
میل وافری به انجام کاری داشتن
car pool
چند سرنشین با یک اتومبیل به سر کار رفتن
deadhead
مسافر یا تماشاچی با یک بلیط رایگان
have a screw loose
یک تخته اش کم است
lame duck president/ administration etc.
دولت یا زمامداری که دوره زمامداری او به پایان رسیده است
pay lip service to
حمایت لفظی کردن
red eye
هواپیمایی که در شب پرواز می کند
seize the day
زمان حال را غنیمت شمردن
wimp out
از ترس جا زدن
منبع
new approach to teaching idiomatic expressions and slang
16 - اردیبهشتماه - 1390 ساعت 09:59 ق.ظ