یادگیری زبان انگلیسی

یادگیری زبان انگلیسی

در این وبلاگ میتوانید زبان انگلیسی را بیاموزید
یادگیری زبان انگلیسی

یادگیری زبان انگلیسی

در این وبلاگ میتوانید زبان انگلیسی را بیاموزید

ویژگی های زبانی موثر در فرایند ترجمه

۱. اجزای معنایی : به یک سری از واژگان اطلاق میشود که از یک زبان به زبان دیگر متفاوت است. مثلا در زبان انگلیسی برای جمع بستن از s استفاده میشود که این s از لحاظ گرامری یک پسوند برای اسم و یا فعل محسوب میشود. اما در زبان aguaruna ، معنای جمع بودن در ریشه ی فعل نهفته است و جدا نمی شود. به مثال های زیر برای فهم بهتر این تفاوت ها دقت کنید :

1. Tupikau (he runs)

2. Pisaju (They run)

۲. وجود اجزای معنایی یکسان در چندین ساختار واژگانی سطحی مختلف : مثلا به لغت sheep در انگلیسی توجه کنید، اگر چه لغات lamb, ram, ewe همانند sheep یک معنا را دارند، اما هر کدام از این لغات دارای معنای اضافی نیز هستند مثلا در lamb به گوسفند جوان؛ در ram به گوسفند بالغ و مذکر و در ewe به گوسفند بالغ و مونث اشاره می کند. اما برای ترجمه ی همین لغات به زبان huambisa باید یک کلمه ی sheep را با جزییات بکار برد چون بقیه لغات نام برده شده در این زبان وجود ندارد. مثلا برای لغت ram باید گفت sheep big و برای ewe گفت sheep its woman


۳. یک فرم زبانی دارای چندین معنای مختلف است : مثلا در زبان انگلیسی لغت run دارای پنجاه و چهار معنای متفاوت است. اکثر لغات دارای چندین معنا هستند. یک معنای اولیه (که معمولا اولین چیزی است که به ذهن می رسد) و یک معنای ثانویه (معنای اضافی که لغت در متن به همراه بقیه لغات پیدا می کند). به مثال های زیر توجه کنید :

The boy runs.

The motor runs.

The clock runs.

His nose runs.

این قانون فقط در مورد واژگان صادق نیست بلکه در الگوهای گرامری نیز صدق می کند؛ مثلا چندین الگوی گرامری یکسان می توانند معناهای مختلفی را در بر داشته باشند. مثلا ضمیر ملکی my در انگلیسی در عبارات زیر دارای معناهای متفاوتی است :

My car (ownership)

My brother (kinship)

My foot (part-whole , part of my body)

My singing (actor-activity)

My book (ownership, or authorship)

My village (residence)

My train (use, the train i ride on)

گاهی اوقات یک جمله یا عبارت ، از نظر شکل ظاهری با معنایی که دارد متفاوت است. مثلا جمله ی زیر شکل سوالی دارد اما از نظر معنایی حالت سوالی ندارد و بیشتر حالت پیشنهاد یا دستور برای انجام کاری را دارد.

Mary, why don't you wash the dishes?

* همانند لغات که معنای اولیه و ثانویه دارند؛ نشانه های گرامری نیز دارای کاربرد و عملکردهای متفاوتی هستند. مثلا حرف اضافه on در انگلیسی دارای چندین معنی مختلف در جملات زیر است. که در پرانتز معنای ‏هر کدام در همان جمله آورده شده است.

John found a book on the floor. (on)

John found a book on mathematics. (about)

John found a book on tuesday. (the)

John found a book on sale. (at)


۴. یک معنای واحد در چندین فرم مختلف بکار رود : مثلا جمله ی گربه سیاه است دارای فرم های مختلفی مانند زیر است :

The cat is black
the black cat
the cat which is black

یک مثال دیگر :

Others blamed john because of the difficulty.

Others blamed john for the difficulty.

Others blamed the difficulty on john.

Others said john was responsible for the difficulty.

Others accused john of being responsible for the difficulty.

۵. نامتقارن بودن شکل ظاهری با معنا : زمانیکه یک ارتباط یک به یک بین فرم و معنا وجود ندارد؛ اساسی ترین دلیل برای تبدیل شدن امر ترجمه به یک کار پیچیده است.

ترجمه ی تحت اللفظی یک زبان به زبان دیگر بر اساس شکل ظاهری؛ منجر به تغییر معنا و یا یک ترجمه ی غیر طبیعی در زبان مقصد خواهد شد.

هدف مترجم ، تولید یک متن مصطلح (متنی که همان معنای زبان مبدا را در زبان مقصد دارد و یک شکل و فرم طبیعی در زبان مقصد داشته باشد ) در زبان مقصد است.

هر چیزی که در یک زبان گفته میشود به زبان دیگر قابل ترجمه است. فقط مترجم باید در انتقال ، معنا را بدون کم و کاستی منتقل کند، اما اگر جایی لازم بود می تواند فرم و شکل ظاهری آن را عوض کند. در ترجمه همیشه معنا بر شکل ظاهری ارجحیت دارد.


منبع
meaning based translation by mildred larson

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد