یادگیری زبان انگلیسی

یادگیری زبان انگلیسی

در این وبلاگ میتوانید زبان انگلیسی را بیاموزید
یادگیری زبان انگلیسی

یادگیری زبان انگلیسی

در این وبلاگ میتوانید زبان انگلیسی را بیاموزید

ترجمه ادبی حاصل دو گرایش است

۱. گرایش به سوی ثبات؛ یعنی ایجاد شباهت صوری بین اجزای متن اصلی و اجزای متناظر آنها در ترجمه به طوری که هر جز در ترجمه جز نظیر داشته باشد.


۲. گرایش به سوی تغییر؛ یعنی تغییر ساختار جملات؛ تعبیرات؛ استعاره ها؛ و در یک کلمه تغییر به نحوی که بیان را پذیرفتنی و معنا را قابل درک کند. پس در ترجمه ادبی دو گرایش هم زمان در کارند؛ این دو گرایش تضمین کننده آن دو اصل بنیادی است : گرایش به سوی ثبات ؛ تضمین کننده اصلی است که می گوید ترجمه باید تا حد امکان به متن اصلی نزدیک باشد.


گرایش به سوی تغییر؛ تضمین کننده اصلی است که می گوید ترجمه باید مثل اصل؛ اثری ادبی باشد. مترجم ادبی هر لحظه تحت تاثیر دو گرایش فوق قرار دارد و ترجمه ی او نهایتا برآیند این دو گرایش است. تفاوت مترجمان در قوه تشخیص و توان ایجاد چنین تعادلی است.


مترجمان خوب به سوی یکی از این دو گرایش نمی لغزند. تعادل نه در سطح کلمه؛ نه در سطح جمله؛ بلکه در سطح متن مطرح است. مترجم هیچ جمله ای را بدون در نظر گرفتن جایگاه آن جمله در کل متن ترجمه نمی کند.


متن متشکل از جملات مستقل نیست. انسجام؛ روانی؛ زیبایی؛ منطق و تاثیر متن؛ همگی در سطحی فراتر از جمله یعنی در سطح متن معنا می یابند. این دو گرایش در کار مترجمان برجسته به وضوح دیده می شود. این مترجمان تا آن حد که لازم باشد در زبان متن اصلی تغییر ایجاد می کنند و نهایتا اثری خلق می کنند که با معیارهای سبکی و زیبا شناختی زبان مقصد؛ متنی پذیرفتنی است.


چنانکه گفته شد مترجم ادبی گاه به سوی ثبات؛ گاه به سوی تغییر گرایش می یابد. گرایش او به ثبات تسلطش به زبان مقصد را می طلبد و گرایش او به تغییر؛ نیازمند خلاقیتش در زبان است. وقتی مترجم ادبی به ثبات گرایش پیدا می کند؛ می کوشد بیان نویسنده را با کمترین الفاظ و با الفاظی نظیر الفاظ نویسنده بیان کند.


در واقع مترجم تازه کار و حرفه ای از این نظر با یکدیگر فرقی ندارند. هر دو می کوشند به لفظ نویسنده و تعبیرات او پایبند بمانند. تفاوت در این است که مترجم تازه کار از قابلیت های زبان فارسی بی اطلاع است و در مواردی که انتقال لفظ به لفظ عبارت نویسنده با قابلیت ها و محدودیت های زبان مقصد تضاد پیدا می کند؛ به انتقال لفظ به لفظ متوسل می شود. حال آن که مترجم حرفه ای به دلیل تسلط بر زبان می تواند با الفاظ دقیق تر و با قرار دادن ارکان جمله در جای مناسب و ساختن ترکیبات و تعبیرات مفهوم و پذیرفتنی در زبان مقصد گرایش به ثبات را نشان بدهد.


مترجم حرفه ای می دانید مرزهای معنایی واژگان را تا کجا می تواند وسعت بخشد و محدودیت های حاکم بر کاربرد کلمات کدام است. به عبارت دیگر مترجم حرفه ای می داند کجا می تواند به ثبات و کجا به تغییر گرایش پیدا کند حال آنکه مترجم تازه کار در همه حال به سوی ثبات گرایش دارد. مترجم حرفه ای خوب می داند که ترجمه در نهایت امری است نسبی؛ نه مطلق.


متن اصلی و ترجمه در دو نظام زبانی؛ فرهنگی و ادبی متفاوت و بر اساس قوانین و معیارهای متفاوت نوشته شده اند و رویارویی این دو نظام لاجرم به تغییر بیان منجر می شود و تغییر بیان نه تنها تسلط بر زبان بلکه خلاقیت را نیز می طلبد.


مترجم برای آنکه بتواند مقصود نویسنده را با تعبیری آشنا که از نظر زبانی و فرهنگی نزدیک ترین معادل است بیان کند باید با ذخایر لغوی؛ معنایی؛ نحوی و کاربردی زبان مادری اش آشنا بوده و بتواند آنها را به نحوی خلاق به کار گیرد.


منبع
ترجمه متون ادبی دکتر خزاعی فر

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد