یادگیری زبان انگلیسی

یادگیری زبان انگلیسی

در این وبلاگ میتوانید زبان انگلیسی را بیاموزید
یادگیری زبان انگلیسی

یادگیری زبان انگلیسی

در این وبلاگ میتوانید زبان انگلیسی را بیاموزید

Cooperative language learning(یادگیری اشتراکی)

مقدمه

این روش (cooperative language learning) بخشی از روش آموزشی collaborative learning است. فقط در روش اولی همکاری چند نفر که در یک سطح هستند صورت می گیرد اما در دومی آموزش از آدم قوی تر به ضعیف تر صورت می گیرد.
روش یادگیری اشتراکی یک فعالیت سازمان یافته ی یادگیری گروهی است که در آن یادگیری به تبادل اطلاعات بین یادگیرندگان گروه وابسته است. و هر یادگیرنده مسئول یادگیری خودش است و مشتاق است تا یادگیری بقیه را بهبود بخشد.(olsen and kagan 1992:8)

اهداف یادگیری در این روش:

۱.درصد موفقیت دانش آموزان را بالا می برد.
۲. به معلم کمک می کند تا رابطه ی دوستانه بین شاگردان برقرار کند.
۳. به دانش آموزان فرصتی داده میشود تا روابط اجتماعی؛ روانی و شناختی سالمی را تجربه کنند و آن را بهبود ببخشند.
۴. حالت رقابتی بین دانش آموزان جای خود را به کارهای گروهی و حس مشارکت خواهد داد.

اهداف آموزشی این روش:

۱. بوجود آوردن فرصت هایی برای یادگیری زبان دوم به شیوه ی طبیعی از طریق تمرینات تعاملی و فعالیت های گروهی.
۲. تهیه ی متدی که معلم ها را قادر میسازد تا به این هدف دست یابند.
۳. معطوف ساختن توجه به بخش های واژگانی؛ ساختارهای زبانی؛ و عملکردهای ارتباطی از طریق تکالیف تعاملی.
۴. بوجود آوردن فرصت هایی برای یادگیرندگان تا یادگیری و شیوه های ارتباطی موفق را ارتقا دهند.
۵. بالا بردن روحیه ی یادگیرنده و کاهش استرس او و ساختن جو کلاسی مثبت و سازنده.

تئوری زبانی:

فرضیه ی اول : برقراری ارتباط اولین و اصلی ترین هدف زبان است.(weeks 1979:1)
فرضیه ی دوم : اکثر صحبت ها و کلام ها بر اساس مکالمه سازمان یافته اند. (richards and schmidt 1983: 117).
فرضیه سوم : مکالمات بر اساس یک سری قوانین گروهی و یا ضرب المثل ها انجام می گیرند.
فرضیه چهارم : دانش آموز یاد می گیرد که چگونه این ضرب المثل ها در مکالمات یک انگلیسی زبان هر روز استفاده میشود و آنها چه برداشتی از آن دارند.
فرضیه پنجم : دانش آموز از طریق شرکت در فعالیت های تعاملی ساختاری به معنای اصلی ضرب المثل های مورد استفاده ی یک انگلیسی زبان پی می برد.
سعی در یادگیری زبان دوم از طریق فرضیه های یاد شده منجر به ایجاد روش cll شد.

تئوری یادگیری:

این روش بر تئوری های روانشناسانvygotskyو piaget استوار است. هر دوی آنها بر نقش اصلی تعاملات اجتماعی در یادگیری تاکید داشتند. همچنین این روش به دنبال پیشرفت مهارت های تفکر انتقادی در یادگیرندگان است.
کلمه همکاری؛ اشتراکی (cooperative) در این روش نشان دهنده ی بعد بسیار مهم این روش است یعنی ایجاد حالت همکاری و همیاری در کلاس به جای جو رقابتی.

مزایای این روش بر اساس گفته ی mcgroarty :

۱. فراوانی و تنوع تمرینات
۲. استفاده ی زبان برای ارتقای مهارت های شناختی و زبانی
۳. فرصت تلفیق زبان با آموزش محتوا محور
۴. فرصت استفاده از متنوع ترین مواد درسی در برنامه آموزشی تا یادگیری زبان بطور مفهومی صورت بگیرد.
۵. معلم ها نیز می توانند مهارت های حرفه ای جدید مخصوصا آنهایی که بر برقراری ارتباط تاکید دارند را بدست آوردند.
۶. برای دانش آموزان فرصتی است تا مانند یک مرجع برای یکدیگر عمل کنند و بنابراین نقش فعال تری در یادگیری خود ایفا می کنند.

نقش یادگیرنده :

نقش اصلی یادگیرنده به عنوان یکی از اعضای گروه است که باید بر روی تکالیف با دیگر گروه ها کار کند. یادگیرندگان باید مهارت های کار گروهی را یاد بگیرند. همچنین آنها مسئول یادگیری خودشان هستند. به آنها یاد داده میشود تا برای یادگیری خود؛ طراحی ؛ کنترل و ارزیابی را انجام دهند.

نقش معلم:

معلم باید محیط یادگیری سازمان یافته ای ایجاد کند. هدف مشخص کند؛ تکالیف را طراحی کند؛ دکور کلاس را مرتب کند؛ تکلیف و نقش دانش آموزان را در گروه ها تعیین کند و مواد آموزشی را انتخاب کند و وقت کلاس را زمانبندی کند.

گزارش کلاسی:

یک کلاس ۲۴ نفره که کلاس پنجم هستند و یادگیر زبان انگلیسی به عنوان زبان دوم هستند؛ این کلاس در امریکا برگزار می شود. یک روز بعد از ناهار؛ معلم لغاتی رو که میخواد یاد بده به این روش یاد میده چند تا از دانش آموزان می پرسند گروه ها چه طوری باشه؟ معلم میگه: همون گروه های شش تایی که در طی این هفته بودید. من به هر گروه یک قسمت داستان رو میدم و کلا هر کدام چهار قسمت است. کار گروه شما اینه که یک قسمت داستان رو بخونید و در مورد معنی لغات جدید بحث کنید.
هر کجا که معنی لغتی رو نفهمیدید به دیکشنری مراجعه کنید یا از من بپرسید. در طی ده دقیقه شما گروه های جدید تشکیل بدید سه تا از شماها میره تو یه گروه دیگه و سه تا دیگه سر جاشون می مونن؛ اون سه تا لغت جدید رو به بقیه گروه ها هم یاد میدن. بعد دوباره به گروه های اصلی خودتون بر می گردید و تمام داستان رو از اول تا آخر می گید. همه با هم کار می کنید تا لغات جدید رو یاد بگیرید. بعد از ده دقیقه یک worksheet بهتون داده میشه که هر لغت رو با معنیش جور کنید. برای پایان تست؛ نتیجه بصورت گروهی محاسبه میشود. معلم میگه امروز قراره تشویق کردن همدیگه رو هم یاد بگیرید. مثلا با گفتن : nice job , clapping , cheering. معلم میگه: امروز من هر گروه رو مشاهده می کنم که ببینیم شما مهارت های اجتماعی رو تمرین می کنید؛ حالا برید سر گروهاتون. معلم به جایی که قراره اونا بشینن اشاره میکنه. بعضی ها رو زمین میشینن؛ بقیه روی صندلی و ته کلاس هم روی میز میشینه. معلم برگه هایی که قسمت های مختلف داستان روی اون نوشته شده رو بین بچه ها پخش میکنه؛ بعد خودش سر هر گروه میره و میبینه که اونا دارن چیکار میکنن. بعد از ده دقیقه معلم میگه بسه حالا سه تا از هر گروه جدا شن و برن تو گروه های دیگه. بعد از ده دقیقه ی دیگه دوباره همین کارو تکرار میکنن. سپس سراغ تست شخصی میرن یعنی هر کس به تنهایی در مورد لغات امتحان پس میده. بعد از تست دانش آموزان خودشون کارهاشونو تصحیح می کنند. گروه ها شروع میکنند به مقایسه ی نمرات شون. سپس نمرات را روی کاغذ می نویسند. معلم برگه ها را جمع آوری می کند سپس معلم جملاتی پای تخته می نویسد و از آنها می خواهد آن را کامل کنند. سپس او پیشنهاد می کند که یک نفر را به عنوان سر گروه انتخاب کنند که او حواس بچه ها را متوجه آن جملات کنند و آن ها را کامل کند و یک نفر هم برای ثبت نمرات هر گروه؛ یک نفر برای ثبت زمان و یک نفر ناظر بر انجام کارها و ده دقیقه هم به آنها مهلت میدهد. معلم بین گروه ها می چرخد اما حرفی نمی زند. در آخر از گزارشگر هر گروه میخواهد که نتایج هر گروه را اعلام کند. معلم نت هایی که جمع کرده بود رو نگاه میکنه و نتایجی رت که گرفته اعلام می کند.

منبع
techniques and principles in language teaching by diane larsen-freeman
نظرات 1 + ارسال نظر
sahar 6 - اسفند‌ماه - 1390 ساعت 01:00 ق.ظ

سلام. ممنون خیلی عالی بود فقط حیف که ننوشته بودین هرکدوم ازاین روشا واسه چه سطحی خوبه.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد